پیشگفتار

 لارستان کهن در طول تاریخ خود فرهیختگان زیادی را به جامعه‌ی بشری تقدیم کرده است، یکی از این بزرگان، که شاید نام او نه تنها برای مردم ایران زمین، بلکه برای مردم لارستان ناشناخته باشد، شیخ مصلح الدین لاری؛ فقیه، منطقی، منجم و از علمای بزرگ اسلام در قرن دهم هجری قمری است، بزرگمردی که در استان کردنشین دیار بکر فعلی (آمِد) در کردستان ترکیه آرمیده، و نام او برای مردم این دیار کاملاً شناخته شده است، اما در میان همشهریان خود نام و نشانی ندارد، و کمتر کسی از میان عامه مردم منطقه لارستان نام مصلح الدین گوشش را نوازش کرده است. 

 سفر نگارنده‌ی این سطور به دیار بکر ترکیه در تیر ماه ۱۳۹۱ ﻫ.ش، و بازدید از آرامگاه مصلح الدین در این شهر، انگیزه‌ای برای نگارش این مقاله و معرفی مصوَّر این فرهیخته‌ی لارستانی فراهم آورد، باشد تا با این معرفی، اندکی از دَین خود را به آن بزرگوار ادا کرده باشم. 

این جستار شامل گفتارهای زیر است: 

۱-نام و نسب مصلح الدین

نام او محمد ملقب ومشهور به ملا مصلح الدین است، پدر او صلاح الدین بن جلال الدین بن کمال الدین محمد ناصری سعدی عبادی شافعی است. 

۲-زادگاه وی

مکان ولادت مصلح الدین شهر لار بوده است. اما در باره تاریخ ولادت وی اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی می‌توان تولد او را حوالی سالهای ۹۰۰ ه‍ ق حدس زد، وی اهل سنت و شافعی‌مذهب بوده است. 

موقعیت جغرافیایی شهر لار 

شهر لار با موقعیت جغرافیایی «۲۰، ۵۴ْ طول شرقی و» ۴۱، ْ۲۷ عرض شمالی در جنوب استان فارس وحد فاصل شهرستان‌های داراب، جهرم، فیروزآباد، لامرد و استان هرمزگان واقع شده است. مساحت آن ۳۳۶۰۰ کیلومتر مربع است و از نظر وسعت بزرگ‌ترین شهرستان استان فارس به شمارمی رود، و فاصله آن تا مرکز استان ۳۲۰ کیلومتر و ارتفاع آن از سطح دریا ۹۱۵ متر می‌باشد. این شهرستان شامل بخشهای: مرکزی، اوز، بیرم، جویم، بنارویه و صحرای باغ و حدود ۲۶۰ روستا وآبادی می‌باشد

۳-دوران تحصیل واساتید وی

 مصلح الدین ادبیات و علوم مقدماتی را در زادگاهش از شاگردان ملا جلال الدین دوانی فرا گرفت. سپس به شیراز رفت و درمدرسه غیاثیه شیراز از محضر اساتیدی چون جلال الدین دوانی (متوفی ۹۱۸ ﻫ ق)، می‌رغیاث الدین منصور دشتکی شیرازی (متوفی ۹۴۸ ﻫ ق.)، و ملاصدرالدین، ومیرکمال‌الدین حسین ‌بن محمد بن فخرالدین علی لاری بهره برد. 

۴-اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان وی

 دوران زندگی مصلح الدین مصادف است با پادشاهی دو تن از پادشاهان سلسله صفویه؛ ‌اولی شاه اسماعیل اول؛ بنیانگذار سلسله صفویه، که از سال ۹۰۷ ه‍‍‍ ق تا ۹۳۰ ه‍‍ ق بر تخت پادشاهی تکیه زد، و دومی شاه طهماسب که از سال ۹۳۰ ه‍ ق تا سال ۹۸۴ ه‍ ق یعنی ۵۴ سال تمام بر ایران حکومت کرد. 

از اوایل قرن دهم هجری، با تأسیس سلسله‌ی صفویه توسط شاه اسماعیل صفوی و رسمی کردن مذهب تشیع درایران، فعالیت اهل تسنن، از جمله سنیان لار که خانواده مصلح الدین لاری از آن میان بودند، محدود گردید. 

و شاید به این دلیل بودکه وی پس از اتمام تحصیل در شیراز به هند و عثمانی (مراکزی که اهل سنت در آنجا حاکمیت داشتند) کوچ نمود. 

شایان ذکر است که لارستان از زمان روی کار آمدن دولت صفویه در سال ۹۰۷ ه‍ ق تا سال ۱۰۱۰ه‍ ق (یعنی دوران سلطنت شاه اسماعیل اول، شاه طهماسب اول، شاه اسماعیل ثانی، سلطان محمد خدابنده، شاه عباس اول)، بخاطر دوری از حکومت مرکزی وداشتن حکومت محلی مقتدر سلسه میلادیان (منسوب به گرگین میلاد)، بیش از صد سال، از گزند فشارهای صفویه در امان ماند، و «امرای لارستان تا سال ۱۰۱۰ ه‍ ق به استقلال حکومت می‌کردند، وبا پرداخت خراج و ایجاد روابط اقتصادی مناسب با شاهان صفوی، موقعیت خود را حفظ کردند.» (وثوقی محمد باقر، ۱۳۷۲، ص ۶۶) 

در سال ۱۰۱۰ ه‍ ق، الله وردى خان زرگر باشى والی فارس از طرف شاه عباس اول مأمور فتح لارستان شد. (منجّم، همان، ص ۲۳۹) سپاه فارس در این سال با تعداد بسیار زیادی سرباز و مهمّات، پس از درگیری‌های طولانی و خسته کننده، در مسیر حرکت خود قلعهُ شهر لار را به محاصره در آورد. ابراهیم خان لاری امیر لار و مردم شهر به این قلعه‌ی مستحکم پناه بردند و اطمینان داشتند که سپاهیان مهاجم قادر به فتح آن نخواهند بود. الله وردی خان به خوبی از این موقعیت آگاهی داشت و در اندیشه بود تا امیر لار را به تسلیم وادارد. از این رو با دادن وعده‌های فریبنده به بعضی از سران شهر و هم چنین پیشنهاد مصالحه با ابراهیم خان لاری و تضمین سلامتی او و یارانش باعث شد که امیر لار برای مذاکره از قلعهُ اژد‌ها پیکر خارخ شود. الله وردی خان، با زیر پا نهادن و عده‌های خود، ابراهیم خان لاری را دستگیر و همراهانش را به بند کشید و قلعه را به تصرف سپاهیان خود درآورد. (منجّم، ه‌مان، ص ۲۴۱) 

او ضمن به دست آوردن غنایم بسیار، حاکم لار و سران وفادارش را به نزد شاه ایران در بلخ فرستاد. شاه عباس با امیر لار به سردی رفتار کرد و پنهانی دستور داد که او را بکشند (دلاواله، ۱۳۸۰، ص ۱۱۵۳). 

۵-مسافرت‌ها

مصلح الدین محمد انصاری لاری در شهر لار دیده به جهان گشود، سپس برای ادامه تحصیل به شیراز سفر کرد، پس از اتما م تحصیل درشیراز در عهد همایون شاه (۹۶۳ -۹۳۷ ﻫ ق) از شاهان تیموری به هندوستان رفت. مصلح الدین در هندوستان به مقام صدارت همایون شاه دست یافت، و بعد از فوت وى در ۹۶۴ ﻫ ق هندوستان را ترک گفت و بسوی حلب روانه شد. 

ابن العماد حنبلی در کتاب شذرات الذهب می‌گوید: «هنگامی که وارد حلب شد لباس مبدل وکهنه‌ای را بر تن کرد واز احوال علمای آنجا جویا شد، سپس لباس معمولی پوشید، و با چند تن از بردگان و خادمانی که در اموال تجارت داشت در شهر به گشت وگذار پرداخت، ولی از آنجا که صوفی مشرب بود، بزرگ بینی وفخرفروشی نمی‌کرد. سپس تعدادی از طلاب نزد او به تحصیل مشغول شدند، در آنجا بعضی از مردم از او سؤال کردند: آیا جمع بین دف (دایره) و شبابه (نوعی نی است) در سماع موسیقی حلال است یا نه؟ در پاسخ گفت: از آنجا که هرکدام از آن‌ها به تنهایی مباح است، پس جمع بین آن دو نیز مباح است. و برای پاسخ خود به سخن غزالی در إحیاء استناد کرد که جمع بین مباحات و تفکیک بین آن‌ها یکسان است، مگر اینکه جمع بین آن‌ها در بردارنده‌ی ممنوعی باشد که در تک‌تک آن‌ها نباشد. سپس گفت: منع این کار از سوی اهل زمان ما واقع شده است، در حالی که جدّم فتوای جواز آنرا داده است، و علمای بزرگ معاصر وی در بلاد فارس فتوای او را تصحیح کرده‌اند، سپس فتوای جدّ خود را با طول و تفصیل ذکر کرد. و همچنین قول بُلقِینی در تحریم شبابه در نزد امام نووی نقل کرد که تحریم آن جز با دلیل معتبر به‌ اثبات نمی‌رسد، و امام نووی دلیلی را برای تحریم ذکر نکرده است، سپس نقل کرد که جلال الدین دوانی فتوای جد او را تصحیح کرده است. سپس عبارت جلال الدین دوانی را در کتاب «شرح الهیاکل» ذکر کرد.» 

 سپس مصلح الدین از حلب برای حج خانه خدا به مکه رفت، واز مکه به حلب بازگشت. از آنجا به استانبول سفر کرد، در آنجا با ابوالسعود افندی معروف به أبوالسعود عمادی ودیگر علما در علوم نقلی وعقلی مناظرات ومباحثاتی داشت. و پس از مدتی اقامت به دیاربکر «آمِد» شتافت؛ و در شهرهاى آناتولى شرقى شهرت بسیار یافت. سرانجام در «دیار بکر» معلم اسکندر پاشا و فرزندان او گشت، و مورد احترام وی قرار گرفت. درشهر «آمِدْ» تولیت مدرسه خسرو پادشاه را برعهده گرفت، و در آنجا نیز به تدریس انواع علوم از حکمت و کلام و ریاضی و تاریخ ادبیات ودانشهای دینی مشغول شد، و تا زمان وفاتش در همانجا ماند. 

 

۶-تألیفات

مصلح الدین تألیفات زیادی را از خود بجای گذاشت، غالب این تألیفات شرح و تعلیق و حاشیه بر کتابهای گذشتگان است، برخی از این تألیفات عبارتند از: 

۱.شرح أنموذج العلوم جلال الدین دوانی. 

۲.تعلیق بر أنوار التنزیل بیضاوی تا آخر زهراوین. 

۳.حاشیه بر کتاب «المواقف» عضدالدین إیجی در علم کلام. 

۴.حاشیه برشرح شریف جرجانی برکتاب مواقف عضد الدین إیجی. 

۵.تفسیر سوره‌ی قدر. 

۶.حاشیه بر شرح دوانی بر «تهذیب المنطق و الکلام» تفتازانی. (نسخه‌ی خطی این کتاب درکتابخانه عارف حکمت در مدینه منوره در کشور عربستان سعودی به شماره ۲۸ توحید نگهداری می‌شود.) 

۷.حاشیة بر «طوالع الأنوار» بیضاوی در علم کلام. 

۸.حاشیه بر قسمت‌هایی از کتاب مُطوَّل تفتازانی در علم بدیع و معانی و بیان. (نسخه‌ی خطی این کتاب در کتابخانه السلیمیه در شهر ادرنه در ترکیه به شماره ۱۰۲۷ ودر کتابخانه قوله در شهر قاهره مصر به شماره ۲/۱۴۷ نگهداری می‌شود.) 

۹.حاشیه بر شرح قاضى میرحسین میبدى بر «هدایة الحکمة» اثیرالدین أبهری. (نسخه‌ی خطی این کتاب درکتابخانه آستان قدس رضوی در شهر مشهد به شماره ۱/۳۳ (۹۳) و در کتابخانه مرکزی دانشگاه ملک سعود در شهر ریاض عربستان سعودی به شماره ۵۹۶ و در کتابخانه ازهری در شهر قاهره مصر ودر مرکز المخطوطات والتراث والوثائق کشور کویت به شماره ۷۷-۶۴ نگهداری می‌شود.) 

۱۰.شرح «الاربعین النوویهٔ» در حدیث. (نسخه‌ی خطی این کتاب درکتابخانه ملک عبد العزیز در مدینه منوره در عربستان سعودی مجموعه حکمت به شماره: ۴۳۱ (۸۲/۲۳۲) نگهداری می‌شود.) 

۱۱.شرح «إرشاد الحاوی»، در فروع فقه شافعی. 

۱۲.شرح «هیئت فارسی» ملاعلی قوشچی. 

۱۳.شرح «شمائل النبی» ترمذی. (نسخه‌ی خطی این کتاب درکتابخانه نور عثمانیه در شهر استانبول ترکیه به شماره ۱۰۳۳ ودر کتابخانه دانشگاه منچستر در شهر منچستر انگلستان به شماره ۱۳۳ نگهداری می‌شود.) 

۱۴.شرح «الفرائض السراجیة» سجاوندی. 

۱۵.مرآة الأدوار ومرقاة الأخبار در تاریخ (فارسی). (نسخه‌ی خطی این کتاب در کتابخانه مرکز پژوهش‌ها ومطالعات اسلامی ملک فیصل (مرکز الملک فیصل للبحوث والدراسات الاسلامیة) در شهر ریاض در عربستان سعودی به شماره ۱۷۵۱-۱- ف نگهداری می‌شود.) 

۱۶.مرشد الغنا بشرح أمثلة البنا. (نسخه‌ی خطی این کتاب در کتابخانه مرکز پژوهش‌ها و مطالعات اسلامی ملک فیصل در شهر ریاض در عربستان سعودی به شماره ۱۲۱۹۲-۵ نگهداری می‌شود.) 

۱۷.حاشیه برشرح جامی برکتاب کافیه‌ی ابن حاجب. 

۱۸.حاشیه بر «شرح طوالع» اصفهانی. 

۱۹.اثبات المعاد الجسمانی. 

۲۰.شرح بر تذکره‌ی خواجه نصیرالدین طوسی. 

۲۱.فی تحقیق المعاد والمبدأ. (نسخه‌ی خطی این کتاب درکتابخانه اکادیمی لیدن در شهرلیدن در کشور هلند با شماره ۱۶۰۱ نگهداری می‌شود.) 

۷-وفات

مصلح الدین محمد انصاری لاری پس از عمری تلاش وکوشش برای کسب علم وبجا گذاشتن شاگردان وکتابهایی ارزشمند، نهایتاً در سال ۹۷۹ ﻫ ق در شهر کردنشین دیار بکر ترکیه (آمد سابق) دیده از جهان فرو بست، و در کنار مدرسه و مسجدی که تولیت آنرا بر عهده داشت (مسجد صفا یا پارلی) بخاک سپرده شد. خدایش رحمت کناد. 

 

۸-عکسهایی از آرامگاه مصلح الدین در شهر دیار بکر ترکیه

 همانطور که گذشت در تیرماه ۱۳۹۱ﻫ ش برای نگارنده این سطور فرصتی دست داد تا برای شرکت در کنفرانسی در شهر بینگول، به ترکیه سفر کند، شهر بینگول در ۱۵۰ کیلومتری شمال شهر کردنشین دیاربکر یا آمِد واقع شده است، و همین امر موجب شد که نگارنده در راه بازگشت، در معیت تعدادی از اساتید گرم وصمیمی کُرد دانشگاه دیار بکر، گذری هم این شهر داشته باشد، و از آرامگاه همشهری دیرینه‌ی خود دیدن کند، برای این مهم یکی از اساتید دانشگاه دیار بکر بنام «دکتر متین بوزان» که خود اهل دیار بکر بود در این سفر ما را همراهی می‌کرد، وهم او بود که نه فقط با زحمت بسیار وبا طی کوچه پس کوچه‌های باریک بافت قدیمی دیاربکر ما را به مسجد صفا و مقبره مصلح الدین راهنمایی کرد، بلکه ما را در شهر گرداند، وتوفیقی حاصل شد تا از اماکن دیدنی و آثار باستانی این شهر تاریخی دیدن کنیم. در بازدید از مسجد صفا متوجه شدیم که قبر مصلح الدین بهمراه چند قبر دیگر، در سمت راست مسجد قرار گرفته، و در سمت چپ آن ضریحی بنام «شیخ عبدالجلیل لاری» قرار داشت، که اطلاعات چندانی از او بدست نیاوردیم، حاصل این بازدید عکسهایی است که در ذیل مشاهده می‌کنید: 

منظره‌ای از قلعه دیار بکر

 

مقبره‌ی کنار مسجد که مصلح الدین در آن آرمیده است. 

 

 

گورستان کوچکی در ضلع غربی (راست) مسجد صفا که قبر مصلح الدین در آن واقع شده است (آخرین قبر متعلق به مصلح الدین است) 

 

 

 

 

تابلو مسجد صفا

سنگ نبشته‌ی پای قبر مصلح الدین (کلمه‌ی لاری بر روی سنگ خودنمایی می‌کند) 

 

 

لوح معرفی مصلح الدین در کنار مقبره‌اش بزبان ترکی استانبولی؛ ترجمه‌ی لوح: 

مدرسه شیخ مصلح الدین لاری

مصلح الدین لاری یکی از بزرگ‌ترین علمای اسلامی، در لارستان ایران به دنیا آمد. به هندوستان و حلب مسافرت کرد، ودراستانبول با ابوالسعود عمادی معاصر وهمراه بوده است. سپس به دیاربکرنزد اسکندر پاشا آمد، به عنوان معلم فرزندان او منصوب شد، سپس استاد مدرسه خسرو پاشا شد، ودر سال ۱۵۹۱م درگذشت. «مرآة الأدوار ومرقاة الأخبار» دو اثر از آثار اوست، بعلاوه ۲۹ اثر دیگر در حدیث، تفسیر، فقه، کلام، تاریخ، منطق، همچنین دو اثر در نجوم از وی بجا مانده است. این آثار در کتابخانه سلیمانیه وقندیلی نگهداری می‌شوند. در جنوب مسجد جامع صفا ودر حیاط مسجد، مدرسه مصلح الدین لاری واقع شده که در آنزمان به معنی معطر بوده، وبنام مدرسه پارلی نیز معروف بوده است، کتیبه‌ای با تاریخ ساخت و ساز وجود دارد که معلوم نیست متعلق به قرن چهاردهم باشد. ولی گمان می‌رود که در نیمه اول قرن چهارهم ساخته شده باشد. در زمان مدرسه، مصلح الدین مفتی دیاربکر بود. روشن نیست که آیا اسم لاری برای مدرسه بخاطر این گذاشته شده که درسهایی (توسط مصلح الدین) در آن داده می‌شده یا نه؟ معمار مدرسه شناخته شده نیست. 

لوح معرفی مسجد صفا

ترجمه این لوح چنین است: 

مسجد صفا که بنام مسجد پارلی نیز شناخته می‌شود، تاریخ آن به عهد آق قویونلو‌ها بر می‌گردد. این مسجد یک گنبد مرکزی در وسط و چهار گنبد کوچک در گوشه، وطرحی با چهار طاق دارد. پایه‌ی مناره آجرکاشیهایی با طرحهای هندسی است، بدنه مناره از سنگ سفید ساخته شده وبطور ظریفی با خطاطی تزیین شده است. قبر فیلسوف مصلح الدین لاری در گورستان مسجد قرار دارد. 

ضریح شیخ عبدالجلیل لاری در ضلع شرقی (چپ) مسجد

لوح معرفی شیخ عبدالجلیل لاری

ضریح شیخ عبدالجلیل لاری از داخل

 

نگارنده سطور (سمت راست) بهمراه دکتر محمد جمالی در کنار مرقد مصلح الدین

 

خادم مسجد بهمراه دکتر متین بوزان استاد دانشگاه دیار بکر

 عکس یادگاری با تعدادی از اهل محل در کنار مسجد صفا

عکس یک نانوایی در کنار مسجد صفا که نانی شبیه تافتون لاری می‌پخت

از راست به چپ: دکتر متین بوزان، دکتر محمد جمالی- دکتر عبدالرحیم آلقیش و نگارنده 

 

منابع و مآخذ: 

در نگارش نوشتار حاضر، از منابع زیر استفاده شده است: 

۱.معجم المطبوعات، الیان سرکیس، ۲/۱۵۸۴ 

۲.هدایة العارفین، إسماعیل باشا البابانی، ۱/۵۸۳

۳.الأعلام، زرکلی (۳۹/ ۷)، 

۴.تاریخ ادبیات در ایران (۱۶۶۹ -۱۶۶۳/۵) 

۵.تاریخ تذکره‏هاى فارسى (۷۷۷ -۷۷۵، ۵۳۶/۲) 

۶.تاریخ نظم و نثر (۳۵۵) 

۷.الذریعه (۱۰۰/ ۱) 

۸.ریحانه (۱۱۹ -۱۱۸/ ۵) 

۹.شذرات الذهب، ابن عماد الحنبلی (۳۵۰/ ۸) 

۱۰.کشف الظنون، حاجی خلیفه (۱۸۹۳، ۱۶۴۶، ۱۳۷۲، ۱۲۴۷، ۱۱۱۶، ۱۰۶۰، ۱۰۳۹، ۵۱۶، ۴۷۵، ۱۹۱، ۶۹، ۶۰) 

۱۱.معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله (۲۹۳/ ۱۲، ۹۳/ ۱۰) 

۱۲.هدیة العارفین أسماء المؤلفین وآثار المصنفین، إسماعیل بن محمد أمین بن میر سلیم البابانی البغدادی (۲۵۱/ ۲) 

۱۳.اقتداری، لارستان کهن (ص۱۹۳-۲۰۰)